نیایش مننیایش من، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

نیایشم: پاره ی تنم

دریغ از آنچه نمی توانم

1392/12/24 0:17
نویسنده : مامان
77 بازدید
اشتراک گذاری

نیایشمقلب

تو بزرگ میشی و من همش به خاطر ثبت نشدن لحظه لحظه بزرگ شدنت دارم ضرر میکنمناراحت

ای کاش دوربینی بود که حافظه ی ثبت تمام این لحظه ها را داشت

ای کاش این فایل های دیجیتال میتونست لطافت پوستت را نشون بده

یا میتونست حس شیرین بوسیدنت را در خودش ثبت کنه

ای کاش چشمام تموم این لحظه ها رو از بر میکرد

ای کاش ذهنم تموم بودنت را ذخیره میکرد و هرازگاهی این لحظه های در حال گذر را برایم ورق میزد.

ای کاش حس لامسه ام لمس تو را به خاطر میسپرد 

و من میتوانستم با مرور گنجینه ی چشم و ذهن و لامسه ام، بارها مادری یک فرشته ی تازه از عرش آمده را تکرار کنم.

اما دریغ از این چشم و لامسه ی ناتوان و این ذهن فراموشکار...

و دریغ از لحظه هایی که با شتاب میگذرند و کودکی ات را با خود میبرندافسوس

دریغ.................

امروز 24 اسفند 92 ساعت از 12 شب گذشته است.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

شیما
24 اسفند 92 20:05
راس میگی به خداالهی خدا به خودت و همسرت و نیایش نازم عمر طولانی و با عزت بده و لذذت گل نازتو ببری مینای عزیز دلمعشقم خصوصی
مامان
پاسخ
ممنون شیماجونم همه آرزوهای خوب برای شما سه تا خوب روزگار