نیایش مننیایش من، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

نیایشم: پاره ی تنم

داری دیووووووووووووونم میکنی

1392/9/25 16:38
نویسنده : مامان
95 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نیازم07100000

جونم برات بگـــــــــــــــــــــــه

چند روزیه وارد ماه  زندگیت شدی

میبینم که خیلی نسبت به اون اولا تغییر کردی

یه سر و صداهایی داری.....

مثلا داد میزنی

باورت میشه؟

آره عزیزم یکم ازت دور شیم داد میزنی که بیاین پیشم

اونم با چه صدایی........ حسابی قوی شدیالبخندقلب

از یه کار دیگت که من عاشقشم بگمقلب

دستتو تو دهنت میکنی و صدای خوشمزه ی ملچ مولوچهخوشمزه که گوشو قلقلک میده و البته چشم هم از دیدنش لذت میبره

گاهی هم زبون درمیاری تا یقه ی لباستو بگیری

آخه مامانی اون که خوردنی نیستخوشمزهمشغول تلفن

وای جیگرمی مامانیقلب

تازه امروز دیدم که سر شونه ی بابایی داشتی سرتو میچرخوندی تا اطرافو نظاره کنیچشم

وای مامانی از دیدن این صحنه اشک تو چشام نشست.

گفتم یعنی پاره ی تنم داره بزرگ میشهخیال باطل

تو بغل بابایی بغلکه هستی چشم ازش برنمی داریمژه

همش بهش زل میزنییول

راستش اینجارو نمیتونم بر حسادتم غلبه کنمافسوس

کلی به بابایی حسادت میکنمعینک

یه کار که نه بهتره بگم شاهکاری که دیدم اینه که

وقتی بابایی دستتو میگیره که بلندت کنه شونه هاتو از تشک جدا میکنی و پاهاتو جمع میکنی تا خودتو بالا بکشیمتفکر

یعنی مامان فکر کنم اومدی تا منو رسمــــــــــــــــــــــا دیوووووووووووووونه کنیمشغول تلفن

فقط همیـنقهر

فداااااااااااااااااااااااااااات بشم نفسمقلبماچقلبماچ

٩٢.٩.٢٥

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

شیما
26 آذر 92 3:38
ای جوووووووووووووووووووووووووووون دلماین دوتا وروجک فقط قیافه هاشون شبیه نیست انگار!کاراشونم شبیهه!مینا جونم میبینم که مث خودمی در مورد حسادتمن هم به علاقه خانومی به باباش حسودی میکنم هم به علاقه بابایی به خانومیهییییییییییییییییی روزگاااارنو که میاد به بازار کهنه میشه دل آزار مینا جووووونم
مامان
پاسخ
فدات بشم شیماجون راستی یه سوال مگه میشه ملکه ی خونه ی توماج کهنه بشه؟